شروع شد ...
وداعی دیگر در شبی تاریک و وهم آور
خدایا این کدامین رکن می باشد ز ارکانت
چنین لرزان
خدایا راست آیا است؟
چرا دیوار و در را اینچنین غمبار می بینم؟
چرا دل کوچه های شهر را
از غم ، سیاه و تار می بینم؟
خدایا غم فراوان است و
صحبت ز شرح کوچه و دیوار ،نالایق
ولیکن خوب می دانم که مردی
گر بخواند اینچنین آواز را غمبار
بدون شک که از غمنامه اش
گر عالمی را چاه می کندند
همی شایسته بود کز سوز آوازش
همه عالم به خون رنگین می گشت و
همه دنیا دگرگون
از غم بی یادگار ماندن.